سلام قصه زندگیم طولانیه فقط توروخدابگید چیکارکنم از دسته یه پسر آشغال که از سادگیم سو استفاده کرد و نجابتمو ازم گرفت فرار کنم1سال و نیمه ازم سو استفاده میکنه همش با تهدیدکه آبروتو مبرم و به مادرت میگم دخترت بامن رابطه داره منو مجبور به این کار میکنه ولی دیگه خسته شدم میخوام خودکشی کنم ولی اگه اینکارو کنم مامانم میمیره من جز مادرم کسیو ندارم که اگه بفهمه درجا سکته میکنه چون قلبش ناراحته توروخدا بگید چطور از دسته این آشغال رها بشم بخدا من اصلا دختره هرزه ای نبودم فقط ساده و بی شیله پیله بودم و این گرگ صفت رو نشناختم فکرکردم میاد خواستگاری ولی حالا میگه تو هرزه ای و فقط باید باهام باشی تورو خدا کمکم کنید من کسیو ندارم خدایا نمی خوام خودکشی کنم کمکم کن من فقط22 سالمه